مهم نيست مشتيشمسالله كي بود؛ مهم اين است كه يكروز كه مهمانشان بودم و به سختي زكام شده بودم، بعد از چندمين عطسهي كوبندهاي كه كردم، همينطور كه چهارزانو نشسته بود خودش را كج كرد به چپ، و دست كرد توي جيب سمت راستيِ كتش كه هميشه بوي علف و گوسفند ميداد و تودهي قرهقروتشكلي كه لاي يك تكه پلاستيك پيچيده شده بود را درآورد و يك نخود ازش كند و گذاشت كف دستم و گفت: «بندازش بالا رديف ميشي.»نگفت چيست؛ اما از ادبياتِ توصيهاش و مناسكي كه براي كندن و گرد كردنش بجا آورد، دوزاريم افتاد كه ترياك است.ننداختمش بالا. نه بلدش بودم و نه اهلش؛ گذاشتمش توي جيبم و تا مدتها نگهش داشتم. نميدانم چرا! شايد چون متاعِ ممنوعهاي بود و شكل راز داشت، و مالكيتِ يك چيز رازآلودِ ممنوعه براي يك نوجوان، اسبابِ غرور و خودبالغپنداري بود؛ اگرچه در خود! چون نميشد به كسي نشانش داد. ولي با همهي اينها راستش را بخواهيد بيشازينكه اسبابِ قدرت شود، شده بود مايهي ترس و استرس. به هر احتمالِ يكدرهزارِ نحس و نكبتي فكر ميكردم.
تصور اينكه يكبار اتفاقي و بيدليل -يا اصلا به شكّ چيزي غير از مواد- پليس جلوم را بگيرد و جيبهام را بگردد، سقف دهانم را خشك ميكرد. هر بار ماشين كلانتري را ميديدم، يك برقي از زير لاستيكهاش ميدويد توي آسفالت خيابان و راه ميگرفت تا زير پاهايم و از پاشنههام ميكشيد ميآمد بالا و تنم را ميلرزاند.
كمالِ ترياك در دود كردنش بود و من فقط باهاش ترسيدم يكيدوماه! آخرش يكروز خيرِ قدرتِ نامرئيش را به شرّ دلهرهاش بخشيدم و از گوشهي جيبم درشآوردم و انداختمش توي جوب!
كموبيش و احيانا بايد گوشهي ذهن و دل هر كداممان دستكم يك نخود ازينجور مخدرها مانده باشد يادگاري از مشتيشمساللههاي روزگار، كه نه بهكار نشئگيمان آمده باشد و نه التيام، و نگهش داشتهايم كه مثلا شايد روز مبادايي برسد و دواي نامعلومي شود براي درد نامعلومتري. بي آنكه بهرهاي ازش برده باشيم، فقط اضطرابش را حمل كرده باشيم و ترسش را و دلواپسيش را و پريشانيش رادلهره ها و ترسهايتان را بندازيد دور.
قديمها، در مجالس و مهماني هاي بزرگ، در تكيه ها و هياتها، چايي يكي از رايجترين نوشيدنيها بود، ميزبانان با يك قوري، در بين مهمانها مي چرخيدند و استكانها را يكي پس از ديگري پر مي كردند. رسم بود هر كس كه چايي نمي خواست، استكانش را برعكس روي نعلبكي اش مي گذاشت، يعني من ديگر نمي خورم. حالا هم ما همين كار را مي كنيم. بدون آنكه متوجه باشيم در ضيافت زندگي، استكانمان را برعكس مي گذاريم.
وقتي كه احساس كامل بودن مي كنيم، وقتي كه به خودمان مغرور مي شويم، وقتي كه فكر مي كنيم همه چيز را مي دانيم اين جور وقتها استكانمان را برعكس گذاشته ايم.
براي همين در ضيافت كوتاه زندگي چيزي گيرمان نمي آيد. زندگي بهترين هديه هايش را براي عرضه آماده كرده است، اما ما سر سفره اش نمي نشينيم. عمرمان مي گذرد و چيزي عايدمان نمي شود، دانشي به درونمان سرازير نمي شود جانمان از شوق لبريز نمي شود و قلبمان عاشقي نمي كند.
بعد ناگهان مهماني تمام مي شود و وقت رفتن مي رسد، تازه آنجاست كه متوجه مي شويم:پاي ما لنگ است و منزل بس درازدست ما كوتاه و خرما بر نخيل
اگر به اين باور ميرسيدي كه زمان بسيار كوتاه است انقدر همه چيز را سخت و پيچيده نمي كردي
_از شب قبل كه انتظار يخبندان را داريد يك پياز خام را به تمامي شيشه هاي خودرو و شيشه داشبورد بماليد. اين ترفند ساده و عجيب از يخ زدن شيشه ها در صبح روز بعد جلوگيري خواهد كرد
_ با درست كردن محلولي از سركه، الكل و آب و اسپري كردن آن روي شيشه هاي خودرو با نسبت آب به الكل ۱ به ۲، مي توانيد از يخ زدگي شيشه هاي خودرو جلوگيري نماييد.
_ يك پادري پلاستيكي يا صفحه پلاستيك تا شده را روي شيشه جلوي اتومبيل پهن كنيد و از دسته هاي برف پاك كن براي نگه داشتن آن استفاده نماييد.
_ اگر تيغه هاي برف پاكن خودروي شما يخ مي زنند بهتر است ان ها را به الكل آغشته كنيد كه مانع از چسبيدن آن ها به شيشه در اثر يخ زدگي مي شود.
_ آينه هاي بغل خودرو را شب قبل با كيسه هاي پلاستيكي يا پارچه اي پوشانده و با بستن آن ها از يخ زدگي شان در طول شب جلوگيري نماييد.
چه كاري نبايد كرد؟ از آب داغ يا ليسه براي كنار زدن يخ زدگي شيشه ها استفاده نكنيد زيرا اولي دوباره يخ زده و دومي نيز باعث خراشيدگي روي شيشه جلوي خودرو خواهد شد.
دنياي اطراف ما پر است از امواج مثبت و منفي روح ما هر دو نوع موج را از محيط اطراف جذب ميكند.شايد تجربه كرده ايد ، بعضي روزها صبح خيلي بشاش و شاداب باشيد ، اما هنگام ظهر در محل كار احساس بدخلقي و كسلي ميكنيد.
اين بدخلقي در اثر جذب نيروهاي منفي از ديگران بوجود آمده است.
چه كنيم تا امواج منفي را جذب نكنيم؟
_ از افراد منفي باف، غر غرو و بداخلاق دوري كنيد. سعي كنيد كاري كنيد كه در كنار آنها نباشيد و تا جايي كه ممكن است آنها را به محيط اطرافتان راه ندهيد.
_اگر افراد منفي از نزديكان شما هستند مثل پدر،مادر، و خواهر يا برادر، كه نميتوانيد آنها را ترك كنيد ، سعي كنيد از امواج مثبت خودتان به آنها هديه بدهيد.موضوع منفي را عوض كنيد ، و از موضوعات مثبت صحبت كنيد، بگوييد و بخنديد.مثلا اگر شروع به صحبت درمورد مسائل منفي شد، شما حرفش را قطع كنيد و بگوييد :راستي چقد رنگ موي جديدت بهت مياد، چقد خوب لاغر شدي آفرين...
_اگر فرد منفي مقابل شما در مقابل امواج مثبت شما مقاومت ميكند و نميگذارد كه حال و هوا را عوض كنيد. شما سعي كنيد نسبت به او كر و كور شويد.گوشها و چشمهايتان را ببنديد. بالاخره امواج، از در بسته كمتر وارد ميشوند تا درهاي باز،بي اعتنايي شما باعث ميشود او از حرف زدن اضافي منصرف شود
معمولا توي همهي جشن تولدا يه نفر هست كه دوست داره كادوش ديرتر از همه باز بشه. معمولا اون يه نفر از همه پولدارتره و مطمئنه كه كادوش رو دست همهي كادوهاس و ميخواد سورپرايز آخريه باشه!
معمولا يه نفر هست كه غافلگير ميشه چون فكر نميكرده كسي چيزي بياره و دقيقهي نود ميپره سر خيابون و از عابر بانك چهار تا اسكناس ميگيره و ميگه «سليقهتو نميدونستم، گفتم پول بدم خودت به سليقهي خودت بگيري»
معمولا توي كادوها كادويي هست كه زير لب فحش ميدي به سليقهي آورندش و اتفاقا سعي ميكني بيشتر از همه هم قربون صدقهي همون بري!
معمولا يه آدم بي مزهي خود نمك پندار هست كه قبل از تو شمع رو فوت ميكنه و بعد ازينكه اسكار بهترين كمدين رو گرفت! خودش دوباره روشنش ميكنه تا اين بار ديگه خودت فوت كني! البته اگه بار اول بهش خنديده باشن، ممكنه بار دوّمم دوباره خودش فوت كنه!معمولا اين همونه كه وسط رقص، بادكنك ميتركونه پشت سرت!
آها...معمولا يكيام هست كه از اول تا آخر حواسش هست با كيا ميرقصي!
معمولا فردا بعدازظهرش كه داري تنهايي عكسارو نگاه ميكني، بينشون يه دونه عكس هست كه توش حواست به دوربين نيست و با يه لبخند كمحال زُل زدي به عددِ روي كيك... عددي كه داره بي صدا روي كيك خامهاي آب ميشه
بهمن ماهيا تولدتون مبارك
فروردين
قرار نيس به دلخواه ديگران زندگي كني و خودت رو محدود كني تو براي خودت زندگي مي كنيپس قوانين زندگي بايد براي بهتر شدن زندگي خودت باشهروابطت رو گسترش بده و تو جمع باش برات مزيت دارهبزودي يكي از دوستات غافلگيرت مي كنه
ارديبهشت
مي خواي سوء تفاهم در كار نباشهبايد زاويه ديدت رو تغيير بدي خيلي هم به سود توستفكرت بازتر ميشهاحساساتت رو نشون بده تا روابط اصلاح شهگذشت كليد تحكيم روابطهترديد رو كنار بذار و ببين دلت چي ميگه همون كارو بكن
خرداد
اين اشفتگي ذهني به زودي حل ميشهو نگراني ها پر ميكشهدنيا ارزش غم رو نداره پس شاد باشهمه چيز در گذرهاز زندگي لذت ببر يكي مي خواد حرفش رو بهت بزنه تو بايد زمينه رو مهيا كني براش
تير
ذهنت درگيره نذار اذيتت كنه و سعي در ارامش خودت داشته باش نرمش كنتمركز كن و روحت رو بساز منتظر شخصي باش يا يه خبر عالي به هرحال سوار بال سرنوشت باشاگر دوستي نادم بود ببخشش و بهش سخت نگير
مرداد
امروز نذار اتفاق هاي بد نگرانت كنهبذار زمان بگذرههمه چيز حل ميشهدغدغه ها برطرف ميشن اگه درست تصميم بگيري و فكر كنيشك ها هم بر طرف ميشهزمان بهترين درمون براي هرچيزيه
شهريور
نذار تحليل بيش از حد ماجرا ديگران رو اذيت كنهوارد حريم شخصي ديگرون نشوامروز روز خيلي خوبيهايده هات رو با بقيه به اشتراك بذارو انرژي مثبت ازشون بگيرسنگي جلوي پات بود بيخيال از كنارش بگذربي تفاوتي بهترين سلاحه
مهر
تاري كه دورت تنيده شده رو پار كن و دنيا رو ببينبا موج مثبت اطراف همراه شو و پيش بروجسارت به خرج بده كه كليدت موفقيت توستبجنگ و شاد باش و پيش برو در مسير زندگي
آبان
امروز روزته پس بر همه چيز احاطه داشته باشو كنترلش كن همه چيوراحت باش امروز و محدوديت ها رو بشكنزياد وارد جزييات نشو تا راحت تر باشيخوش بين باشو نگاهت باز باشه تا فرصتا رو از دس نديزاويه ديد رو تغيير بده تا زيبايي ها رو ببيني
آذر
به خودت ايمان داشته باشي همه چي حل ميشهدنبال هرچي باشي به دس مياد كافيه به قدرش تلاش كنيديدت رو تغيير بده و عميق شوواقعيت رو بپذير تا مشكل حل شهازش درس بگير تا اينده برات روشن باشهدرب به زودي بروت باز ميشي
دي
دوباره شروع كن نو شو اين فرصت رو از دس ندهايمان داشته باش به روياهات به رسيدنكسي بهت نياز داره بايد همراهيش كني تو فقط مي توني كمكش كني دريغ نكن
بهمن
بين دوراهي ها اوني رو برو كه جرات بيشتري مي خوادجسارت و شجاعت مي تونه معلم خوبي باشهگفتگو خوبه اما با كلمات سنجيده و صبرو صداقتي كه هميشه داريموفقيت اميزه برات
اسفند
امروز بحث بيهوده نكنانرژيت رو براي چيزاي مفيد تر بذارشايد كسي عمق ديد تو رو درك نكنهسعي كن امروز تمركز كني كمي تا ارامشت تقويت شهخيلي محتاط باش امروز و گزك دست كسي ندهامروز يه تماس خوشحالت مي كنه